۳۰ آبان ۱۳۸۳، ۲۰:۴۶

به بهانه شهادت شهيد رجبي ثاني:

محمد براي كدام نسل بود

محمد براي كدام نسل بود

... و تو نيز فراموش شدي ، پشت خروارها احساسي كه از آن روزها مانده بود ، يادگار سالهاي جنگ! هنوز دستهايت بوي باروت مي دهند يا كه همراه احساست پشت خاكريزها فراموش شده اند؟ اما نه ، تو فراموش نشده اي اين ماييم كه پشت خروارها فراموشي گم شده ايم.

به راستي ما كجاي كاريم ، مايي كه ادعاي دوستداري جبهه و فرزندان جبهه را داريم ؟ چگونه بود كه محمد درد مي كشيد و التماس مي كرد اما ما ، من و تو و تمام مسوولاني كه ادعاي دوست داشتن او را داشتيم در برابرش سكوت كرديم و به دردهاي چند ساله اش نيش خند زديم.

... و محمد كجاي كار بود ‏، دلش در كشاكش نگاه هاي پر تمسخر بود يا هم قسمي همرزمانش ، محمد براي كدام نسل بود و چقدر اين نسل با ما فاصله دارد؟

 

محمد اولي نبود ، دومي و آخري نيز نيست ، كمتر از يك ماه پيش احمد فرجي نيز قرباني ادعاهاي بزرگ و بي توجهي من و تو و بيشتر مسوولين شد ، قرباني كه شايد با كمي توجه دوباره به زندگي عادي خود در كنار خانواده اش باز مي گشت.

... و ما باز كجاي كاريم ، چه كسي تاوان درد دست هاي سوخته اي  كه زماني براي نجات ناموس كشور مي جنگيد را مي پردازد ، چه كسي مي تواند تاوان اشك هاي پسر 17 ساله و دختر 14 ساله محمد را بپردازد ، به راستي تاوان اين اشك ها چيست؟

آيا اينكه خدمت به خانواده هاي شهيدان، جانبازان، آزادگان و ايثارگران محترم است و واجب ، فقط يك شعار است ؟ 
پس چرا  به فاصله چند روز بعد احمد فرجي در بيمارستان ساسان تهران به دليل عدم حضور پزشك متخصص جام شهادت مي نوشد ؟ دستهاي محمد رجبي مي سوزد ؟ و  حتي اجازه استفاده از قرص هاي درمانش را به وي نمي دهند؟

 

کد خبر 131839

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha